ماه يا جنتست يا رخسار

شاعر : خواجوي کرماني

شهد يا شکرست يا گفتارماه يا جنتست يا رخسار
صيد آن آهوان مردمدارآهوان صيد مردمند و دلم
که بجز قصد ما ندارد کارکار ما با ستمگري افتاد
فصل نوروز با نواي هزارگل صد برگ را ببايد ساخت
نزد مشتاق فخر باشد عارپيش عشاق لطف باشد قهر
مرغ بي بال کي بود طياردل بي مهر کي شود روشن
چکند صيد در کمند سوارچه زند عقل با تطاول عشق
نکند کرکسان چرخ شکارمرغ وحشي اگر عقاب شود
گام برگير و کام دل بردارکامت از دار مي‌شود حاصل
قصه‌ي ناشنوده پيش ميارنامه‌ي نانوشته بيش مخوان
وقنا ربنا عذاب النارآتش دل بسوخت خواجو را